بنام خدا
امروز قبل از هرچیزی رفتم و به قول بابام عدد سن خودم را دو رقمی کردم . بله من ۱۰ ساله شدم و روزی که بابا بزرگ و مامان بزرگ رفتن سفر مکه شب ساعت ۹ در خانه دایی طهمورث جشن گرفتیم و بعد بابا بزرگ و مامان بزرگ را از زیر قران رد کردیم و بردیم فرودگاه شیراز تا با پرواز ساعت سه ونیم صبح مستقیم بروند جده ...
تازه چند تا عکس گرفتیم خیلی حال داد حسابی خانه شلوغ بود کیک هم به همه رسید البته مجبور شد زن دایی و مامانم کیک ها را به همه دادند و همه خوردن گفتن تولدت مبارک....
حالا دیه من مرد شدم و باید هنوز هم مودبانه تر برخورد کنم تا در اینده مثل بابا و مامانم تحصیلات خیلی عالی و شغل خوب داشته باشم
در اینده در خصوص حج و مناسبتهایش بیشتر می نویسم.
سلام
تولدت مبارک ابولفضل عزیز
به بخش در این حوالی ما یه سری بزن بد نیست