مادر

با مدیریت ابوالفضل قضایی+بابام

مادر

با مدیریت ابوالفضل قضایی+بابام

اول مهر

کم کم بوی خوش مدرسه به مشام میرسد ... نمیدانم شما هم مثل من دارید آمده مدرسه میشوید یا نه ؛ ولی من حتی موهایم را هم کوتاه کردم . مامانم . بابام تمام وسایل مدرسه ام را تهیه کردند 

در ایام مدرسه قرار شد هفته ای دو یا سه روز با اینترنت کار کنم و وبلاگم را بروز کنم والبته در اوایل مدرسه بابام گفته حسابی کمکم میکند تا از دوستام  و مدرسه مطالب زیادی در وبلاگم بزارم  

امسال تابستان خوبی بود .کلاسهای نقاشی +شطرنج+نمایش +موسیقی + مسافرت + دریا + ماهی گیری+ ساخت وبلاگ +بعد هم عصرها توی حیاط خونه با زری کوچلو و لاک پشت مان که اندازه یک گیره لباس هم کمتره (بابام عکسش را میگذارد) 

 

 

با تفنگ های بزرگ ابشاش حسابی همدیگر راخیس میکردیم ... خیلی خوب  بود . بابا میگه این تابستان به خاطرات خوب تو پیوست و باید بفکر آیند خوب باشی تا هرسال از تابستان لذت ببری ... بابام و مامان درس روانشناسی خواندن من می بینم که چقدر خدای مهربون من  را دوست دارد که این خانواده خوب را به ما داده .من هم سعی میکنم به خواست خدا درس بخونم تا برای مردم کشورم مفید باشم 

بعضی روزها در وبلاگم بعضی ها حرفهای بدی مینوشتن وقتی بابام انها را    می دید می گفت سعی کن از این افراد نهایت استفاده را بکنی و یاد بگیری که حداقل انسانیت را رعایت کرده باشی و تلاش کنی در هر زمینه ای مفید باشی اگر در وبلاگت فقط یک جمله خوب  بنویسی که مفید فقط یک نفر باشه تو ثواب این کار را بطور کامل برده ای و موفقیت تو حتمی است و برداشت کار در جهان اخرت است 

من با اقلیتهای دینی هم اشنا شدم انها خیلی ادمهای خوبی هستند در وبلاگم نظر دادند و به من کمک کردن خیلی ما مذهب اسمانی داریم و چه پیامبران خوبی . من خیلی خوشحال میشوم وقتی میبینم هموطن هایم اینقدر به هم محبت دارند با مذهبای مختلف . انشا اله همه انها در سایه لطف خدا سلامت و تندرست باشند در پایان هم از دوستانم که انها را لینک کردم متشکرم  

خصوصا از کسانی که در وبلاگ محبت کردن و نظر دادند  

خیلی برای همه دعا کردم و از خدا خواستم کمکشون کنه تا همیشه با مهربونی به هموطنهای خودشون کمک و راهنمایی کنند خیلی مطلب نوشتم ولی این پایان راه من نیست به خواست خدای بزرگ همچنان ایستاده ام و برای هدفم تلاش می کنم  

نظرات 11 + ارسال نظر
غول چراغ چهارشنبه 27 شهریور 1387 ساعت 09:19 http://arghavaani.blogsky.com

سلام ابوالفضل جون

وقتت بخیر خسته نباشی

نماز و روزه هات قبول { حواسم نبود دخترا ۹ساله گی تکلیف میشن ... :) }

روزای خوبی داشته باشی.

گاندی میگه : هدف همواره از ما می گریزد و دور میشود! اما رضایت خاطر در تلاشی است که می کنیم نه در رسیدن به هدف.


راستی تو که پرسپولیسی هستی چرا وبلاگت همش آبیه؟!؟!؟!؟ معلومه الکی پرسپولیسی هستی ... لول



آزاده چهارشنبه 27 شهریور 1387 ساعت 10:00 http://dibache.blogsky.com

سلام خوبی؟ اول مهرت مبارک .امیدوارم همیشه موفق باشی به امید دیدار

ارنواز پنج‌شنبه 28 شهریور 1387 ساعت 00:12

درود ابولفضل جان
تو سنت کمهُُ اما خیلی بزرگی چون قلبت مث دریا پاکه و مث خلیج همیشه فارس مهربون و پر از عشق!
بسیار شادمانم که وسایلتو آماده کردی حتما موهاتو کوتاه کردی خوشگلتر شدی؟؟
چقد خوبه که پدرومادری فرزانه و دانش آموخته داری عزیزم قدر اون ها رو بدون و همیشه از اهورامزدا(خدای مهربون) آرزوهای خوب براشون داشته باش!!
لاکپشتت هم خیلی نازه .
من حیوون ها رو خیلی دوس دارم الان هم ی خرگوش دارم سفیده مث برف!!

ی بچه کوچولو هم داریم(نوه کوچولو) میگه به ابولفضل بگو دوسش دارم اما اینو من فهمیدم چون بلد نیس درست حرف بزنه!!
نتیمنبا تذ ارذزدزدذز (اینا رو هم اون نوشته یعنی میگه دوست داره) اسمش آریاسپ است میدونی یعنی چی ؟ یعنی کسی که اسب ایرانی یا همون اسب آریایی داره!! مث اسم تو قشنگه
من معنی اسم تو رو بلدم توی درس عربی سال ها قبل خونده بودم
اسم تو هم قشنگه!!
من هم از آشنایی با تو خوشحالم ما هم باید به درس و دانشگاهمون برسیم قول بده برای منم همیشه دعا کنی عزیزم!!من تو رو خیلی دوس دارم مث آریاسپ!!


امیدوارم همیشه روزای خوب توی زندگیت داشته باشی و دیو بدی ازت دور باشه!

مواظب خودت باش خدا نگهدارت پسر خوب!!!

دوست عزیزم ارنواز
با سلام
خیلی دلم میخواهد در وبلاگت بیایم و از محبتت تشکر کنم ولی ادرس برایم نگذاشتی ولی هر جا باشی در پناه خدا باشی
من هم شما را دوست دارم
شما خیلی خوب و وهربون هستی برام مطالب خوبی مینویسی هر وقت اونها را می خونم خیلی خوشحال می شوم
بازهم میگویم متشکرم...

س.الف. پنج‌شنبه 28 شهریور 1387 ساعت 03:34 http://pejvak-kh.com

سلام
هدف تو زندگی ار هر چیزی مهمتره.شاد باشی.

ارنواز پنج‌شنبه 28 شهریور 1387 ساعت 10:59

درود ابولفضل خوبم
سپاس از مهربونی هات عزیزم من وبلاگ ندارم چون این تابستون مجبور بودم به پایان نامه ام و کارهای مربوط به اون برسم درنتیجه وقت ساختن وب نداشتم

مطمین باش چون تو خودت خوبی خدای مهربون هم دوست داره و همه دوستات هم دوست دارن
من قول میدم توی روزهایی که دانشگاه هستم اگه وقت شد حتما بیام و به وبت سر بزنم اما اگه سرزدنم دیر شد ناراحت نشو عزیزم توی قلبم به یادتم و توی نیایش هام اسم تو رو هم میارم

توی زندگیت همیشه سعی کن هر روز مطلب بیشتری یاد بگیری مهم نیست که اونو از کی یاد میگیری مهم اینه که اون آدمه چی میگه( اینو توی نهج البلاغه خوندم )
گاهی وقتا ما میتونیم از بچه های کوچیک هم درس یادبگیریم

حتما کتاب های خوب بخون راستی تو انشات هم خیلی قشنگه بهت شادباش میگم و هزاران درود میگم به پدر گل و مادر مهربونت که همچین پسری دارن!!

امیدوارم مهرماه خوبی داشته باشی ما یک جشن بزرگ داریم توی این ماه به اسم (مهرگان) شاید شنیده باشی توی اون به درگاه خدا نیایش میکنیم و چیزای خوب ازش میخوایم من امسال حتما برا تو هم دعا می کنم

تا آریاسپ نیومده من برم

خدا نگهدارت!!

نیم خبر جمعه 29 شهریور 1387 ساعت 01:13 http://neemkhabar.blogfa.com

سلام دوست مجازی قدیمی!
راستش من آدرستوگم کرده بودم براهمین بهت سرنزدم .خیلی خوشحال شدم به به دیدنم اومدی .حالا لینکت می کنم تاهمیشه ببینمت .
راستی من آدرس نیم خبرو عوض کردم .اگه دوست داشتی نیم خبرو بااین آدرسی که نوشتم لینک کن .
دختر من عارفه هم امسال می ره کلاس اول دبستان .تصمیم دارم براش یه وبلاگ درست کنم .حتما از تجربه تو استفاده می کنم .
خیلی خوشحال شدم .ازبامعرفتی خودت مشخصه پدرومادربسیارفهمیده ای داری .قدرشونوبدون.
خداحافظ (عباس .بقول توخبرنگار)

فاصله جمعه 29 شهریور 1387 ساعت 13:35 http://safine.blogsky.com/

سلام ابولفضل برادر خوبم
از اینکه به وبلاگ خواهرت سری زدی بسیار ممنونم
امیدوارم خوب درس بخونی و تا انجا که می توانی در درس خواندن کاهلی نکنی که هر انچه به دست خواهی اورد در همین روزها نیز خلاصه می شوند
یا حق!

سارا جمعه 29 شهریور 1387 ساعت 22:13

دل پاکی داری عزیزم
خدا کنه تو زندگیت موفق باشی
دلتو همین جوری پاک نگه دار
قدر سنتو بدون که وقتی بزرگ شدی افسوس این زمانا رو میخوری
بازم بهت سر میزنم!

سعید شنبه 30 شهریور 1387 ساعت 09:46

سلام کارت درسته

اسی شرخر شنبه 30 شهریور 1387 ساعت 10:21

سلام بر شما بسیجیان سلحشور

ارنواز یکشنبه 31 شهریور 1387 ساعت 00:11

سلام پسر خوب ابولفضل جان

امیدوارم تندرست باشی ودر کنار خانواده مهربونت هر روز پیشرفت کنی

ما رو نمی بینی خوشحالی نه؟؟ من که دلم خیلی واسه تو تنگ شده بود

مواظب خودت باش و زری کوچولو رو ببوس

شبت آروم و خوش عزیزم

درود بر ارنواز عزیزم
از محبت همیشگی جنابعالی متشکرم انشالله همیشه دلت شاد باشد و در کنار خانواده بزرگوار تان در کمال سلامتی بسر ببری
شما خیلی مهربونی
من با ید چطوری از این همه محبت شما تشکر کنم
فقط وفقط از خدا برای شما درخواست سلامتی و شادی میکنم انشاالله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد